حق ملاقات با فرزند معمولا جزو مواردی است که گاهی باعث مناقشه میشود و بهتر است توسط یک وکیل طلاق مجرب پیگیری شده و به سرانجام برسد. مطلع بودن از موارد قانونی یا وجود یک نفر که به خوبی از این موارد قانونی اطلاع دارد، بسیار راهگاست.

 

حق ملاقات با فرزند پس از طلاق

پس از طلاق رابطه زوجیت بین زن و مرد قطع می گردد اما ممکن است زن و مرد دارای فرزند مشترکی باشند که پس از وقوع طلاق لازم است که تکلیف حضانت فرزند مشخص شود. حضانت فرزند چه دختر و چه پسر تا سن 7 سالگی با مادر و پس از سن هفت سالگی تا زمان بلوغ با پدر است و پس از سن بلوغ، فرزند تصمیم می گیرد که با کدام یک از پدر یا مادر که می خواهد زندگی نماید.

گاهی نیز ممکن است حضانت به مادر و گاهی به پدر داده شود اما اعطا حضانت به هر یک از پدر یا مادر به این معنا نیست که دیگری حق ملاقات با فرزند پس از طلاق را ندارد. بلکه حضانت به معنای نگه داری و مراقبت از فرزند است اما پدر یا مادری که حضانت ندارد می تواند پس از طلاق از حق ملاقات با فرزند پس از طلاق بهره مند گردد البته در شرایط خیلی خاص منع قانونی برای حق ملاقات با فرزند پس از طلاق وجود دارد.

حق ملاقات فرزند قبل و بعد از طلاق در صورت های مختلف احکام متفاوتی نیز دارد. گاهی حتی ممکن است یکی از زوجین قبل از طلاق با گرفتن دستور موقت از دادگاه حق ملاقات با فرزند را تا تعیین تکلیف دادگاه از دیگری سلب نماید.

 

مکان ملاقات فرزند بعد از طلاق

مکان ملاقات فرزند بعد از طلاق می تواند خانه هریک از پدر و مادری که حضانت با او نیست باشد و چنانچه پدر یا مادری که حضانت ندارد فاقد مکان و منزلی باشد این امکان وجود دارد که در صورت رضایت دیگری در منزلی که فرزند زندگی می کند این ملاقات انجام گیرد و یا اینکه در خارج از خانه در مکانی امن صورت گیرد و چنانچه بیم خطری برای طفل باشد، پدر یا مادری که حضانت با اوست می تواند از دادگاه درخواست نماید که در مکان ملاقات فرزند با پدر یا مادر، بعد از طلاق او نیز حضور داشته باشد.

 

مدت زمان ملاقات فرزند بعد از طلاق

مدت زمان ملاقات فرزند بعد از طلاق به صورت معمول 24ساعت الی 48 ساعت در هفته است که گاها با توجه به شرایطی مدت زمان ملاقات ممکن است محدود گردد و چنانچه دادگاه ملاقات فرزند را با هر یک از پدر و مادری که حضانت ندارد برای فرزند مضر بداند می تواند فواصل دیدار فرزند با هریک از پدر و مادر را حتی تا 6 ماه یک بار کاهش دهد.


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

در شرع و قانون، برای ازدواج دختر باکره، اذن پدر شرط دانسته شده و با این اوصاف، ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش، ممنوع تلقی میشود. مشاوره حقوقی خانواده در این قبیل پرونده ها، میتواند بسیار راهگشا باشد تا از اشکالات احتمالی جلوگیری گردد.

ازدواج دختر بدون اذن پدر

ازدواج دختر بدون اذن پدر ممنوع است و چنانچه دختر باکره بخواهد ازدواج نماید لازم است که پدر و یا جد پدری ازدواج وی را تایید و اجازه دهد. دلیل این امر به نوع جنس زن برمی گردد که طبیعتی عاطفی دارد و ممکن است در دوران جوانی تحت تمایلات زود گذر احساسی به ازدواجی تن دهد که در آینده برای وی مضرراتی را در پی داشته باشد.

از این رو قانون گذار در ماده 1043 قانون مدنی حکم عقد دختر بدون اذن پدر را ممنوع اعلام کرده است:

"نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر و جد پدری اوست"

ظاهر ماده به صراحت گویای این مطلب می باشد اگر چه گاها این نکته که دختر بالغ و عاقل را نیز شامل می شود از دید برخی از ن و دختران غیرعادلانه به نظر می آید.

 

ازدواج دختر بدون اجازه پدر در چه صورتی امکان پذیر است؟

چنانچه دختر باکره ای که عاقل و بالغ و رشید است قصد ازدواج با فرد مناسبی را داشته باشد اما پدر یا جد پدری بدون دلیل موجه از ازدواج وی امتناع نمایند، در این صورت دختر باکره می تواند مردی را که قصد ازدواج با وی را دارد  با مشخص نمودن میزان مهریه و شرایط نکاح به دادگاه معرفی نماید و از این طریق اجازه پدر و جد پدری را ساقط نماید.

چنانچه دادگاه تشخیص دهد که مردی که دختر معرفی نموده است واجد شرایط کافی جهت ازدواج می باشد، اجازه ازدواج دختر بدون اذن پدر را صادر می نماید و دختر و مردی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند می توانند با مراجعه به دفتر ازدواج و با نشان دادن اجازه نامه دادگاه نسبت به ثبت نکاح قانونی اقدام نمایند.

 

ازدواج دختر فاقد بکارت نیازی به اجازه پدر ندارد

مورد دیگری که سبب سلب ولایت پدر در ازدواج دختر است به  ظاهر مواد قانون مدنی  بر می گردد، در قانون به دختر باکره اشاره شده است و از نص قانون چنین برداشت می شود که چنانچه دختری بکارت خود را پیش از ازدواج از دست داده باشد اذن پدر در ازدواج دختر از بین می رود و دختری که فاقد بکارت است می تواند بدون اذن پدر ازدواج نماید. البته اگر چه در قانون این امر آمده است اما جهت ازدواج دختر بدون اذن پدر، لازم است که دختر از پزشکی قانونی نامه ای مبنی بر عدم بکارت اخذ نماید و به دفتر ثبت ازدواج ارائه دهد و در این مواقع نکاح از نظر قانونی بلااشکال است اما در عمل اکثر دفتر های ازدواج با وجود گواهی مزبور نیز، ثبت نکاح را موکول به اذن پدر یا جد پدری می نمایند.

 جالب است بداننید که اذن پدر برای ازدواج دختر بالای 30 سال نیز در صورت باکره بودن نیاز است اما امید است که با اصلاح قانون جدید ازدواج بدون اجازه پدر برای دختران بالغی که خود قادر به تصمیم گیری در مورد زندگی خویش هستند و به عقل و درایت تصمیم گیری رسیده اند، اذن پدر در برخی از موارد محدود گردد و دختران بالغ بتوانند در این زمینه خود تصمیم گیری نمایند. البته ناگفته نماند که اذن پدر برای ازدواج دختر ناشی از درنظر گرفتن منفعت وی بوده است.


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

شاید افراد زیادی باشند که هنوز هم مطلع نیستند که رانندگی بدون گواهینامه، جدای از اینکه امری ناپسند و پر ریسک محسوب میشود، از لحاظ قانونی هم جرم انگاری شده و برای آن مجازات پیش بینی شده است.در ادامه مطلب به موضوعات مختلف این زمینه پرداخته ایم.

در ضمن به شما پیشنهاد میکنیم که اگر خدای ناکرده با چنین پرونده هایی درگیر شدید، حتما از مشاوره حقوقی کیفری خوب در این زمینه استفاده کنید و حتما نظرات یک وکیل پایه یک دادگستری را جویا شوید.

رانندگی بدون گواهینامه

رانندگی بدون گواهینامه امری است که به شدت در بین جوانان و نوجوان شایع می باشد و لازم به ذکر است که این امر یکی از 10جرم در حال حاضر کشور را تشکیل می دهد.

جرم انگاری رانندگی بدون گواهینامه بدین جهت است که این عمل اگرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد اما مشکلات عدیده بیشماری را در پی دارد.

رانندگی بدون گواهینامه در قانون مجازات اسلامی در ماده 714 تعزیرات مورد جرم انگاری قرار گرفته است و قانون گذار برای خاطیان این عمل مجازات در نظر گرفته است.

البته گاهی افراد دارای گواهینامه رانندگی هستند اما در زمان رانندگی آن را همراه ندارند لازم به ذکر است که با این افراد نیز توسط مامورین راهنمایی و رانندگی برخورد قانونی می شود و به جریمه محکوم می شوند.

رانندگی بدون گواهینامه با دارا بودن مهارت کامل

بسیاری از افراد که درسن اخذ گواهینامه نیستند با این تصور که در این امر مهارت کافی دارند بدون دارا بودن گواهینامه رانندگی اقدام به رانندگی می نمایند ، لازم به ذکر است اگر چه این افراد شاید با مهارتی که در این موضوع دارا می باشند کمتر دچار حادثه های رانندگی شوند اما به هر حال دارا بودن مهارت آنان دلیلی بر جواز رانندگی بدون گواهینامه نمی باشد و در صورت شناسایی با آن ها طبق ماده 714برخورد می شود.

 مجازات رانندگی بدون گواهینامه چیست؟

قانون گذار برای خاطیان این عمل درمرتبه اول و دوم مجازات متفاوتی لحاظ نموده است و در بار دوم که تکرار جرم محسوب می گردد، مجازات تشدید می شود.

 مجازات  رانندگی بدون گواهینامه در مرتبه اول: حبس تعزیری تا 3 ماه و جزای نقدی تا یک ملیون ریال  و یا هر دو مجازات به صلاح دید قاضی

مجازات رانندگی بدون گواهینامه در مرتبه دوم: حبس تا 6 ماه

به جرم رانندگی بدون گواهینامه در کجا رسیدگی می شود؟

با توجه به مجازات رانندگی بدون گواهینامه که حبس قابل تبدیل به جزای نقدی و جزای نقدی زیر 5 ملیون تومان می باشد مرجع صالح به رسیدگی شورای حل اختلاف می باشد.


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

اخاذی و تهدید هر دو جرم محسوب میشوند و برای هر کدام توسط قانون، مجازات در نظر گرفته شده است. توصیه موکد همه مشاوران حقوقی این است که در چنین پرونده هایی، از مهای یک وکیل کیفری ماهر سود برده شود. بطور یقین مشاوره با چنین افرادی ما را از اشتباهات احتمالی در جریان این پرونده ها دور خواهد کرد.

چه تفاوتی میان اخاذی و تهدید وجود دارد؟

قانون گذار دو ماده 668 و 669 از قانون مجازات اسلامی را به تهدید واکراه اختصاص داده است.  اما تفاوتی که در این مواد وجود دارد در این است که در ماده 668 قانون گذار عمل فردی را پیشبینی نموده است که دیگری را تهدید و اکراه به دادن نوشته، سند، و یا امضایی می نماید که متعلق به او است و یا متعلق به دیگری است و نزذ وی به امانت سپرده شده است.آنچه در این ماده اهمیت دارد عدم رضایت فردی است که امضاء یا تسلیم می نماید.

در این اخذ غیر قانونی سند و نوشته و امضاء مجرم مالی را مطالبه نمی نماید و تنها با تهدید خویش سبب انجام گرفتن عمل مورد نظر خویش می نماید.

اما قانون گذار در ماده 669 قانون مجازات اسلامی نوع دیگری از تهدید و اکراه را مورد جرم انگاری قرار داده است.در این ماده قانون گذار موردی را پیشبینی نموده است که فرد مجرم به واسطه تهدید اقدام به اخاذی نیز می نماید.

در جرم اخاذی که در ماده 669 جرم انگاری شده است، مجرم، قربانی را به قتل، ضررهای بدنی و مالی و حتی به وسیله آبرو مورد تهدید قرار می دهد و بدین جهت اقدام به اخذ مالی از وی می نماید.

مجازات تهدید ساده و اخاذی چه میزان است؟

مجازات جرم تهدید ساده حبس از 3 ماه تا 2 سال و شلاق تا 74 ضربه می باشد.

مجازات اخاذی یا تهدید همراه با مطالبه مال عبارت است ازحبس از2ماه تا 2 سال و شلاق تا 74 ضربه.

لازم به ذکر است که میزان حداقل و حداکثر مجازات به مواردی از جمله سابقه کیفری مجرم و صلاحدید قاضی و. برمی گردد.

 اما آنچه مسلم است قانون گذار  اگرچه هر دو این اعمال را مزموم شمرده است و مجازات حبس و شلاق را برای آن ها در نظر گرفته است اما اهمیت بیشتری به مواقعی که مجرم با تهدید، دیگری، وی را مجبور به  دادن نوشته و سند و یا امضاء سندی بدون رضایت قربانی نموده، قائل شده است، چرا که حداقل مجازات این جرم بالاتر می باشد.


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

سفته و یا به عبارت دیگر فته طلببه سند تعهد آوری گفته می شود که معمولا از طرف فردی جهت بدهی که به دیگری دارد داده می شود اما امروزه سفته به جهت ضمانت و گاها به جهت حسن انجام کار نیز بسیار شایع است که معمولا در بدو شروع کار از پرسنل اخذ می گردد.

بسیار رخ می دهد که افراد جهت بدهی و یا ضمانت و یا حسن انجام کار به دیگری سفته می دهند اما اغلب با نحوه پر کردن سفته آشنا نیستند و گاهی به جهت نا آگاهی اقدام به دادن سفته سفید امضاء و بدون شرایط می نمایند که این امر می تواند مشکلات عدیده ای را در آینده برای آن ها رقم بزند.توصیه میکنیم ضمن م با وکیل پایه یک دادگستری که معمولا مشاوره حقوقی رایگان هم در دستور کار برخی از این وکلا هست، در ادامه به نحوه پر کردن سفته و مندرجات الزامی در سفته توجه نمایید.

مندرجات الزامی در سفته کدامند؟

1) قید مبلغ بر روی سفته:

یکی از اصلی ترین مندرجان سفته ذکر مبلغ در سفته است، البته بر روی سفته ها مبلغ قید می گردد، این مبلغ نشان می دهد که سقفی که برای آن می توان از سفته های مذکور استفاده نمود چقدر است از این رو چنانچه مبلغ کمتری مد نظر است که از مبلغ مندرج در برگه سفته پایین تر است بایستی مبلغ در سفته مذکور حتما درج گردد. لازم است که مبلغ سفته حتما به حروف درج گردد.

2)درج تاریخ بر روی سفته

بر روی سفته دو تاریخ بایستی قید گردد، یکی تاریخ صدور سفته و دیگری تاریخ پرداخت سفته.

 بایستی دقت شود که تاریخ به روز و ماه و سال نوشته شود چراکه عدم درج تاریخ بر روی سفته عنوان تجاری را از سفته می گیرد و سفته را به سند عادی تبدیل می نماید. و ذکر این نکته نیز لازم است که سفته جهت ضمانت یا حسن انجام کار چون پرداخت موضوعیت ندارد بایستی در قسمت تاریخ پرداخت قید گردد که جهت ضمانت و یا حسن انجام کار.

3) درج نام گیرنده در سفته

درج نام گیرنده در سفته نیز بسیار حائر اهمیت است، چرا که درج نام گیرنده باعث می شود که طرف حساب سفته مشخص باشد و از نقل و انتقال آن به غیر جلوگیری گردد، چرا که اگر سفته بدون نام گیرنده باشد سند در وجه حامل محسوب می گردد. و هر فردی می تواند جهت وصول آن اقدام نماید.

4)درج امضاء صادر کننده

درج امضاء صادر کننده از مندرجات الزامی در سفته است و اقراری از جانب صادر کننده محسوب می گردد، که مندرجات سفته را قبول دارد و تایید می نماید.

 

توضیحات فوق جهت نحوه پر کردن سفته ارائه شد، چنانچه سفته ای دارای شرایط لازم بیان شده در فوق باشد قابل ترتیب اثر در محاکم در صورت اختلاف هست.

 


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

یکی از اموری که معمولا وکیل شرکتهای تجاری با آن سر و کار دارند و درگیر آن می باشند، موضوع سهام شرکتها و گاهی نقل و انتقال این سهام و . می باشد. در این متن به موضوع تفاوت سهام با نام و بی نام پرداخته ایم و توضیحات حقوقی لازم دراین مورد را ارائه کرده ایم.

 

سهام با نام و بی نام در شرکت سهامی

سهام یا ورقه سهام در شرکت های سهامی رایج است. شرکت های سهامی به شرکت هایی گفته می شود که سرمایه آن ها به صورت ورقه های سهم و یا سهام تقسیم می گردد. سرمایه در شرکت های سهامی به سهم های مساوی تقسیم می گردد. به عبارت دیگر ورقه تعهد سهم اثبات کننده و بیانگر این است که دارنده سهم، مبلغ سهام را به حساب شرکت واریز نموده است و پس از سهم در شرکت سهامی به میزانی که ورقه سهام اری نموده باشد سهامدار شرکت محسوب می گردد.

اوراق سهام در شرکت های سهامی نماینده تعداد سهامی است که هر سهامدار در شرکت داراست.

سهام در شرکت های سهامی به دو دسته تقسیم می گردد، که عبارتند از:

1) سهام با نام

2) با سهام بی نام

 

تفاوت سهام با نام و بی نام در شرکت سهامی

همانطور که از نام این دو نوع سهام به ذهن می رسد تفاوت سهام با نام و بی نام در شرکت سهامی در ذکر مشخصات دارنده این نوع سهام است.

سهام با نام به سهامی گفته می شود که مالک آن مشخص است و بدین صورت است که سهم با نام، با مشخصات دارنده این نوع سهام در دفتر ثبت سهام شرکت ها ثبت می گردد و از این رو در نقل و انتقال سهم با نام بایستی انتقال دهنده دفتر ثبت سهام شرکت را امضا نماید اما امضاء انتقال گیرنده اهمیتی ندارد که امضاء نماید. البته این امر در صورتی است که تمام مبلغ اسمی سهام با نام پرداخت شده باشد.

سهام بی نام به سهامی گفته می شود که نام دارنده آن مشخص نیست. از این رو انتقال سهم بی نام با دشواری های سهام بی نام رو به رو نیست و نقل و انتقال سهم بی نام با قبض و اقباض صورت می گیرد.

 

با توجه به توضیحات فوق فرق سهام با نام و بی نام در  ذکر مشخصات سهامداران و نقل و انتقال سهام با نام و بی نام است.


مشاوره حقوقی دعاوی مختلف

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رمان یاب رزرو هتل و هتل آپارتمان 00vahid اینجا همه چی هست ellislqk6 Rede فراسوی اقتصاد همه چیز دان